* یادداشت اختصاصی دکتر عباس محمدی اصل
«از آنجا که شخص یا گروهی که تحت نفوذ قرار میگیرد
واکنشهای شخص یا اشخاصی را پیشبینی میکند
که بر اعمالش تاثیر مینهند،
لذا نفوذ غالبا از راه تغییر رفتار اشخاص بیآنکه در صورت ظاهر تغییری رخ داده باشد،
کار خود را میکند.»
"فریدریش"
پایه اگر نه جهان که دست کم جامعه بر مبنای اصل مادینه هستی استوار شده است. این اصل در پارادایم مذکر با دو مانع پدرسالاری شرقی و مردسالاری غربی مواجه گردید که اولی در پی از راندن زنان از عرصه عمومی به جبر آمریت سلسله مراتبی از بالا به پایین بود و دومی درصدد برآمد توان آنان را با قرارداد استخدام کند و مطامع سوداگرانه خود را از این طریق پی گیرد. عقل مذکر همین نظام مردسالاری بود که رفتهرفته به مزایای مشارکت همبرابر زنان و مردان در برساختن و تمشیت و تداوم زندگی جمعی اذعان کرد و راه ورودشان به مبادی قانونگذاری و اجرائی و قضائی را جهت برخورداری از کلیه امکانات و قابلیتهای محرک و مقوم توسعه پایدار گشود. پدرسالاری خیره به آسمان نیز که در برابر قوت این مشارکت یا لااقل به منظور حفظ ظاهر حرفی برای گفتن نداشت، کم کم به آن میدان داد و با همه دوگانگیهای ناظر به سنن زنانه خویش و سرکوبهای فرهنگی-سیاسیاش ناگزیر از تن دادن به این همیاری با همه ظاهرسازیها و برخوردهای دوگانه جنس-جنسیتی شد.
زنان چون در عرصه پدرسالاری از امکان کمتری نسبت به مردان در اعمال مصرانه قانون یا ابراز علنی قدرت نهادینه برخوردارند و زمان میبرد تا بتوانند با اقتدار رسمی کاملا مرتبط شوند، راهی ندارند جز اینکه از مکانیسم نفوذ (Influence) جهت تاثیر تلویحی بر اعمال ظاهرا بیسروصدا و احتمالا تدریجی قدرت سود جویند. نفوذ میتواند از این حیث شامل کاندیداتوری آنان برای احراز مناصب قانونگذاری یا حضور فعال در عرصه فرایند انتخاب کاندیداهائی باشد که بتوانند به بهترین شکل منافع و تعلقات ایشان را برآورند.
در نتیجه چنین حضوری است که تصمیمات و خط مشیها و رفتارهای پیشبینیشده قبلی در برخورد نابرابر با زنان معکوس خواهد شد و حتی بر خط مشی های مردان نه تنها راجع به "خود" که در رابطه با "دیگران" نیز موثر خواهد افتاد؛ زیرا مردان بدون چنین اعمال نفوذی از سوی زنان معلوم نیست تا چه حد بتوانند به نفع آنان رفتار کنند و فاصله انتظارات خود با دیگری را طی نمایند. نفوذ پس نه گویای تاثیر انتزاعی زنان و مردانی معین بر مبادی ثروت و قدرت و منزلت و معرفت که مبین مداخله دو یا چند نفره به شکل بیناشخصی و نامتقارن در برآوردن منافع و تعلقات مشترک است.
قدرت، وجهه و موقعیت در یک سلسله مراتب و امثال آنها ممکن است در تکوین نفوذ بین زنان و مردان سهمی داشته باشند؛ اما دامنه تاثیری را معین نمیکند که بالفعل پدید میآید. از اینرو علم سیاست که به مطالعه نفوذ و شخص متنفذ میپردازد، بسیار به کار زنان در راه احقاق حقوقشان میآید تا در این پرتو حداکثر آنچه را میتوانند بدست آورند، حاصل کنند. این موقعیت ارزشمند و قوه مکنون آن در جهت تامین منافع و تعلقات جناح زنان اینک در انتخابات سیاسی نمودار شده و به جای اندرزگوئی و آلت دست شدن و تقلید و امثالهم در قبال اجبار یا اعمال اقتدار رسمی به مشارکت تکیه میکند. در غیر این صورت تسلیم و تمکین میتواند متنفذ را در موضع تاثیرگذاری یکجانبه بر منقاد نهد و به یکجانبهنگری و تندروی او میدان دهد. استفاده از امکان حضور در انتخابات با همه ضمانتهای اجرائی کمتر اما راهی است به سوی همبرابری جنس-جنسیتی.
تکیه زنان به عقل و منطق خودشان در اعمال نفوذی متمایز از خواست رسانهها یا بازار مذکر بر قدرت میتواند مطالبات حاصل از مناسبات شخصی آنان با قدرت را در تصمیمگیریهای قانونی و اجرائی و قضائی نافذ گردانده و رفتهرفته به تامین منافع و تعلقات خودشان مایل گرداند.
نفوذ زنان در انتخابات چونان قاعده واکنش پیشبینی شده هم از قدرت طفره میرود و هم در آن موثر میافتد. مردان چون از نفوذ زنان در انتخابات متاثر شوند، واکنشهای آنان را پیشبینی کرده و در طریق تامین منافع و تعلقات ایشان گام برمیدارند و چنین است که نفوذ، قادر است تغییر رفتار مردان را حتی علیرغم میل و تمایل به حفظ ظاهر به دنبال آورد. این همه نیز بدان جهت است که گرچه نفوذ به نحو نامتقارن میان زنان و مردان برقرار میشود؛ اما غالبا توزیع ارزشها را بین نفوذکننده و نفوذپذیر مغشوش میکند.
دسترسی زنان به کمترین امکانات مشارکت سیاسی بنا به خردمندی آنان و نیز تحریک نزدیکان مرد خود جهت حضور فعال و معقول در این عرصه میتواند بیشترین تاثیر را بر نهادهای قدرت در جهت برآوردن اهدافشان در برداشته باشد. استفاده از این کمترین اقتضای موقعیتی زنان میتواند از آنان گروه فشاری بسازد که دگرگونیهائی در روابط نابرابر ثروت و قدرت و منزلت و معرفت، در غیاب امکان لابیگری و نقادیهای سازمانهای غیردولتی به بار آورند.
نویسنده : عباس محمدی اصل
درح خبر : 1394-08-26
بازدید : 6317